یلدای گل پسری
شب یلدا گل پسر شب یلدا پسر گلم کمی بیحال بودی از بعد ظهرش چشمات ابریزش داشت و کمی قرمزشده بود و پلکاتم ورم کرده بود بردیمت دکتر اقای دکتر گفت احتمالا الرژی یا که دستتو زدی به چشمت بعد دکتر اومدیم خونه و خیلی خوش گذشت اخر شب گل پسری هم سرحال شد ...
نویسنده :
مامانی وبابایی
14:35
برای پسرم😍
پسر یعنی یه اتاق پر از توپ و تفنگ و ماشین اتاقی پر از رنگهای آبی و سبز و قهوه ای پسر یعنی کله گفتن و سر زدن به هم و گفتن آخ هم زمان پسر داشتن یعنی کلاه و کفش های اسپرت کوچک یعنی کروات و پاپیون و کت ها و کفش های چرم مردونه سایز کوچک پسر یعنی عاشق موزیک و موسیقی بودن یعنی پسرونه رقصیدن و گفتن آهههه بیا اوه و کلی صداهای پسرونه ی دیگه موقع شنیدن آهنگ و سر و گردن چرخوندن پسر یعنی رقص هلکوپتری و رپی یعنی عاشق آهنگ های ریتمیک خارجی بودن پسر یعنی یه کمد پر از لباسهای پسرونه و شلوارک و شلوارهای بگی و رپی و لباسهای طرح بن تن و بت من و انگلی برد و باب اسفنجی پسر داشتن یعنی دست نوازش کشیدن محکم رو صورت...
نویسنده :
مامانی وبابایی
17:48
برای پسرم😊
پسرم ! وقتی که به تو نگاه میکنم نمیتونم وجود خدا رو منکر بشم آخه فقط خدا میتونسته موجودی رو به زیبایی و حیرت انگیزی تو خلق کرده باشه ...
نویسنده :
مامانی وبابایی
17:47
بدون عنوان
کوچک رویایی من دنیا اگر خودش را بکشد نمیتوان به عشق من به تو شک کند تمام بودنت را حس می کنم ...
نویسنده :
مامانی وبابایی
17:44
بدون عنوان
بدون عنوان
وقتی همه خوابن و پسرم اصلا قصد خواب نداره ساعت ۴صبح...
نویسنده :
مامانی وبابایی
16:53
بدون عنوان
یک ماهگی پسر گلم پسرم یک ماهگیتو خونه بابا جون جشن گرفتیم چون خونه خودمون تعمیرات داشتم لوله ها رو ...
نویسنده :
مامانی وبابایی
16:49
بدون عنوان
یک ماهگی پسر گلم پسرم یک ماهگیتو خونه بابا جون جشن گرفتیم چون خونه خودمون تعمیرات داشتم لوله ها رو ...
نویسنده :
مامانی وبابایی
16:48